ترومبوفیلی و ارتباط آن با سقط مکرر

ترومبوفیلی و ارتباط آن با سقط مکرر

ترومبوفیلی چیست؟

ایجاد لخته درست در محل بریدگی های رگی، حاصل تعامل و تعادل دقیق در عوامل متعدد انعقادی و ضد انعقادی و مهارکننده ها و فعال کننده های آنها می باشد.

ایجاد سریع لخته (انعقاد) می تواند برای بستن آسیب های رگی و جلوگیری از خونریزی بسیار حیاتی باشد، اما تمایل بالا به ایجاد انعقاد و یا توانایی کم در از بین بردن انعقاد نیز می تواند برای بدن مشکل ساز شود و منجر به خطرات شدید بشود.

تخریب یا تحریک سلول آندوتلیال (لایه نازکی از سلول ها می باشد که بخش داخلی رگ های خونی را پوشانده) و پلاکت، تماس خون و پلاکت ها با بافت های زیر آندوتلیال از مهمترین عوامل پیش انعقادی به شمار می آیند.

عملکرد و سلامت سلول آندوتلیال، جریان شوینده خون، سیستم فیبرینولیز (پلاسمینوژن) و سیستم ترومبومودولین، پروتئین  C و آنتی ترومبینIII از جمله مهمترین فاکتورهای ضد انعقادی می باشند.

اختلال در عوامل ضد انعقادی موجب بروز استعداد به ترومبوز (ترومبوفیلی) می گردد. علی رغم پیشرفت های اخیر، تنها حدود نیمی از موارد ترومبوفیلی ارثی قابل تشخیص می باشند که در این گروه فاکتور v لیدن، کمبود آنتی ترومبین، کمبود پروتئین C و کمبود پروتئین S، از همه شایع ترند.

افزایش سطح فاکتورVIII به عنوان پدیده ای شایع اما کم شدت برای ایجاد ترومبوفیلی ارثی مطرح شده است (قابل ذکر است کمبود همین فاکتور باعث ایجاد بیماری ژنتیکی هموفیلی می شود که مشکل عمده آن عدم توانایی بدن در ایجاد انعقاد و جلوگیری از خونریزی های مداوم در اثر ضربات بسیار ساده و یا بی دلیل می باشد).

موتاسیون پروترومبین G20210A که منجر به افزایش سطح پروترومبین می گردد نیز وضعیتی مشابه فاکتور هشت دارد.

وجود حالت ترومبوفیلی ارثی در فرد الزاما به معنای بروز حتمی ترومبوز نیست، و برای بروز حالت بالینی سندرم های ترومبوآمبولیک معمولا همراهی یک (یا چند) عامل ترومبوفیلی ارثی، بایک (یا چند) عامل اکتسابی ترومبوفیلی (مانند حاملگی، بی حرکتی، جراحی، مصرفOCP  داروهای ضد بارداری خوراکی) دخالت داشته اند.

در افراد مبتلا به زمینه های ترومبوفیلی ارثی، احتمال عود ترمبوز بیش از افرادی عادی می باشد. به همین منظور در بسیاری از موارد با نظارت پزشک داروهای ضد انعقادی به صورت مستمر در این افراد استفاده می شود.

سقط مکرر چیست؟

سقط مکرر یا (Recurrent pregnancy loss) به صورت عمومی به حالتی اطلاق می شود که در آن سه یا بیشتر از سه سقط پی در پی مشاهده شود. مفهوم سقط جنین به از دست رفتن یک حاملگی تشخیص داده شده به صورت کلینیکی قبل از هفته بیستم به صورت غیر اختیاری گفته می شود. معنای تشخیص حاملگی به صورت کلینیکی این است که بارداری توسط سونوگرافی تایید شده باشد یا بعد از سقط بافت های جنین قابل تشخیص باشند.

جامعه پزشکی باروری آمریکا اخیرا سقط مکرر را به این صورت بیان کرده است که اگر دو یا بیشتز از دو سقط پی در پی در فرد مشاهده شود به این حالت سقط مکرر می گویند.

ارتباط ترومبوفیلی و سقط مکرر

ترومبوفیلی یکی از دلایل شایع در سقط های مکرر می باشد و در ۴۰ تا ۵۰% موارد دیده می شود. حاملگی به خودی خود یک رخداد افزایش دهنده تمایل به انعقاد (hypercoaguable state) می باشد. و اگر یک حاملگی خود با ترومبوفیلی همراه شود این حالت بدتر شده و باعث اختلال در جریان خون سیاهرگی مادر می شود که در نهایت این حالت باعث ترومبوز عمیق سیاهرگی، لخته شدن مویرگ های جفتی می شود که در نهایت باعث تاخیر رشدی یا از دست رفتن جنین می انجامد. به این علت داروهای ضد انعقادی برای درمان سقط های خودبخودی مورد استفاده می باشند.

در حال حاضر بسیاری از پزشکان به درمان سقط مکرر _ چه این سقط ها در اثر ترومبوفیلی ایجاد شده باشد یا خیر_ با استفاده از هپارین با وزن مولکولی پائین (LMWH- low-molecular-weight heparin) به صورت ترکیبی با آسپیرین در دوز های پایین (LDA -low-dose aspirin) می پردازند.

هایپرهموسیستئینوری و ترومبوز

هموسیستئین اسید آمینه با گروه گوگرد می باشد که در فرایند متابولیسم اسید امینه متیونین حاصل می شود. افزایش سطح هموسیستئین از طریق مکانیسم های متعددی باعث افزایش ترومبوز می شود از جمله: افزایش بیان فاکتور بافتی، کاهش فرایندهای ضد انعقادی، افزایش واکنش پذیری پلاکت ها، افزایش تولید ترومبین، تقویت فعالیت فاکتورV (پنج)، اختلال در پتانسیل فیبرونولیتیک، و آسیب های عروقی ازجمله اختلال عملکرد اندوتلیال. مکانیسم های مولکولی عملکردهای پروترومبیک هموسیستئین به صورت کامل شناخهت نشده است اما شامل استرس های اکسیداتیو، هایپومتیلاسیون DNA و اثرات پیش التهابی می باشد.

شواهد به دست آمده از مطالعات نشان می دهد که میزان بالای غلظت پلاسمائی هموسیستئین همراه با افزایش خطر بیماری های عروق کرونری ، سکته و ترومبوآمبولیسم همراه می باشد.

هایپرهوموسیستئینمی در حال حاضر به عنوان یک عامل نسبتاً ضعیف پروترومبیک در نظر گرفته می شود. هنوز مشخص نیست که استفاده از ویتامین هایی که از طریق عملکرد کوفاکتوری برای آنزیم های درگیر در متابولیسم میتونین، کاهش دهنده سطح هموسیستئین می باشند، می توانند باعث کاهش رخدادهای ترومبوآمبولیک بشوند یا خیر.